تأثیرآموزه های دینی برکارآفرینی و کسب و کار
 



 

چکیده

«   کارآفرینی »که در واقع فرآیند تأسیس یک شغل برمبنای یک فکر و یک ایده ی نو است.راهبردی است برای حل مسأله ی اشتغال و ایجاد و خلق عرصه های نویت در جهت رشد و پویایی و تولید ثروت در جامعه، که با توجه به اهمیت کلیدی آن در اقتصادهای نوین، کشورهای گوناگون مجدانه برنامه های مفصلی را برای بسط چنین فرهنگی درجامعه ی خود تدارک دیده اند.
این نوشتاردرپی آن است تا با بررسی و تجزیه و تحلیل برخی از معیارها و اصول کارآفرینی درآموزه های نبوی در جهت ثمربخشی   کارآفرینی ، که برپایه ی باورها و ارزش ها و روش ها و شیوه های خاصی استوارشده است، بپردازد،و درنتیجه ی راهبردها و رهیافت هایی را در جهت ایجاد فرصت های شغلی و تولید ثروت و بهبود شرایط اقتصادی برای نظام اسلامی بیابد.

مقدمه و طرح مسأله

در میان عوامل تولید،کارجایگاه ممتازی دارد، به ویژه که با انسان و اراده ی او سروکار دارد.ازاین رو، می تواند جهت گیریهای مختلف و متفاوتی داشته باشد.جهت گیری های متفاوت، آثارفردی و اجتماعی متفاوتی نیز درسطح هر جامعه برجای خواهد گذاشت.به همین دلیل ضرورت دارد جهت گیری های مطلوب دراین امرشناخته شود.به نظر می آید مهم ترین جهت گیری ها توجه به استراتژی توسعه ی کارآفرینی است که در برنامه ی چهارم توسعه نیز بر آن تأکید شده است.
از یک سو،مسأله ای که در برآوردهای آماری اشتغال را با نارسایی مواجه کرده است، وجود نوعی «بداشتغالی»است که در برخی موارد، افزایش اشتغال به قیمت افزایش بیکاری پنهان و هم جهت با بداشتغالی و نادیده گرفتن تخصیص بهینه بوده است.
ازدیگرسو،بیکاری یک مسأله ای اجتماعی و نشان دهنده ی اتلاف انرژی نیروی انسانی است.از این رو از جمله دلایل توجه به توسعه ی کارآفرینی، می توان به قدرت آن در ایجاد کسب و کارهای جدید با ارزش افزوده ی بالا، توسعه ی کسب و کارهای موجود،افزایش درصد استفاده از ظرفیت های بدون استفاده ی تولید و به تبع آن رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی،کاهش نرخ بیکاری، افزایش سرانه ی تولید و عدالت اجتماعی، که از مهم ترین دغدغه های نظام اسلامی به شمار می آید، اشاره کرد.

تعریف کارآفرینی:

کارآفرینی،فرآیند پذیرش مخاطرات و پیامدهای تأسیس کسب و کار بر مبنای اندیشه ها و ایده های است که نتیجه ی آن ایجاد فرصت های شغلی و بهبود شرایط اقتصادی و ارتقای توانمندی جوامع خواهد بود.به عبارت دیگر کارآفرینی فرآیند ایجاد ثروت و هدایت خلاقانه ی منابع، خلق سازمان یا سازمان های جدید و نیزتوسعه ی موقعیت های اقتصادی و روش اداره و مدیریتی است که فرصت ها را کنترل و تعقیف کرده و به عنوان شیوه ای عالمانه اززندگی، با درک ظرفیت های بلااستفاده، زمینه را برای بهره گیری از آن فراهم می سازد، و برای رسیدن به آرمان رشد اقتصادی رفاه اجتماعی به وسیله ی افزایش سرانه ی تولید کاهش نرخ بیکاری به جریان ها و شریان های اقتصادی کمک های شایان توجه و مؤثری می کند.  

تأثیر آموزه های دینی در تقویت فرهنگ کارآفرینی

به نگرش ها و باورهای ذهنی و ساختاری پذیرفته شده،توسط افراد یک جامعه یا سازمان، نسبت به کار،فرهنگ کار آن جمع می گویند.برمبنای این تعریف، فرهنگ کارآفرینی عبارت است از:مجموعه ی ارزش ها، باورها و دانش های مشترک و پذیرفته شده ی یک گروه کاری در انجام فعالیت های معطوف به تولید و یا ایجاد ارزش افزوده.حال با توجه به این تعریف می توان چنین نتیجه گرفت که باورها و اعتقادات دینی درتقویت و تضعیف فرهنگ کارآفرینی تأثیر به سزایی دارند.
ازآموزه های دینی برای تبدیل کارآفرینی به فرهنگ و پیوند آن با هنجارهای اجتماعی می توان از ابزارهای معنوی تشویقی و تنبیهی فراوانی استفاده نمود.برخی از این آموزه ها،که در احادیث و روایات بیانگر ابزارهای تشویقی هستند، در ادامه مورد بررسی قرارمی گیرند.

کارآفرینی به عنوان تکلیف و وظیفه

کار و تلاش درنگرش دینی برای تأمین نیازهای فردی و اجتماعی ضرورتی اجتناب ناپذیراست که تمامی لحظات زندگی را در بر می گیرد.از این رو، در آموزه های دینی از آن به عنوان وظیفه و تکلیف یاد شده است.پیامبرعظیم الشأن اسلام (ص)دراین باره می فرماید:«طلب الحلال فریضه علی کلی مسلم و مسلمه»؛ طلب کردن روزی حلال بر هرمرد و زن مسلمان واجب است.و نیزمی فرماید:«طلب الکسب فریضه بعد الفریضه»

کارآفرینی به عنوان جهاد در راه خدا

درآموزه های دینی کارآفرین مانند جهادگری دانسته شده است که در صحنه ی کارزار با دشمنان خدا به نبرد پرداخته و ازحریم دین دفاع می کند.به تعبیر پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص)«الکاد فی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله»؛ کسی که برای تأمین زندگی خانواده ی خود کار و تلاش کند همچون مجاهد در راه خداست.
امیرالمؤمنین علی (ع)نیزدراین باره می فرماید:«ما غدوه احدکم فی سبیل الله باعظم من غدوته یطلب لولده و عیاله مایصلحهم»؛ درآمدن شما صبحگاهان برای جهاد در راه خدا،ازدرآمدن آن کس که برای تأمین زندگی خانواده ی خود تلاش می کند بالاتر نیست.

کارآفرینی وسیله ی سعادت

به طور کلی انسان درنگرش دینی آمیزه ای از عقیده، فکر و اندیشه، کار و تلاش است که سعادت و رستگاری خود و جامعه را در کارشایسته و بایسته می داند.براین اساس است که قرآن کریم ایمان به همراه عمل صالح را وسیله ی رستگاری می داند.درتعالیم علوی،چه دور دانسته شده که انسان با اراده ی سست،و گرایش به بیکاری و خوش گذرانی به سعادت دست یابد.بلکه در این تعالیم سعادتمندی در آن دانسته شده است که انسان به انجام کارهای ارزنده نایل شود.

کارآفرینی وسیله ی عزت نفس

کار و تلاش سازنده برای اصلاح و ساماندهی زندگی فردی و اجتماعی امری ضروری و اجتناب ناپذیر است؛ چنان چه در راستای تعالی ارزش ها و عزت فردی و اجتماعی،کار و تلاش و خلاقیت و نوآوری، عرصه ی نمایش عزت و قدرت یک جامعه است.ازاین رو،اسلام اجازه نمی دهد انسان در صورت امکان حتی در سخت ترین شرایط از کار و تلاش و سازندگی دست بردارد و در نتیجه عزت و آبروی خود را زیرسؤال ببرد.به تعبیر پیامبر عظیم الشأن (ص): «لو ان رجلا اخذ حبلا فیاتی بجزمه حطب علی ظهره، فیبیعها فیکف بها وجهه، خیر له من ان یسأل»؛ اگرانسان ریسمانی بگیرد، پشته ای هیزم را بر دوش کشد و آن را بفروشد و از این رهگذر نیازهای زندگی خود را برآورد، بسی بهتر است از این که از دیگران درخواست کمک کند.

کارآفرینان در ردیف انبیا

ایمان بی بهره از تلاش سازنده ادعایی است خالی از معنی و ارزش بدین جهت، بهترین ها و شایسته ترین ها، که انبیای الهی (ع)هستند،پیشتازان وادی کار و تلاش و کوشش اند.براین اساس است که درنگرش نبوی «من اکل من کدیده، کان یوم القیامه فی اعداد لانبیاء و یاخذ ثواب الانبیاء»؛ هرکس از دسترنج خود بخورد،روز قیامت در شمار انبیا خواهد بود.
همان طور که دیده می شود در آموزه های اسلامی با نگرش تکلیفی به کار و کارآفرینی و جهاد خواندن آن، «انگیزه ی کارآفرینی را بالا برده است؛ همچنان که از طریق مبارزه با بیکاری،به احیا و تقویت «فرهنگ کار و کارآفرینی» اقدام کرده است.
احادیث و روایاتی که به بیان ابزارهای تنبیهی در جهت تقویت فرهنگ کارآفرینی پرداخته اند،به طورخلاصه، در ادامه مورد بررسی قرار می گیرند:

دوری ازرحمت خدا

در نگرش دینی،زیست گوارا و رحمت الهی شامل حال فرد و جامعه ای می شود که تمامی اعضای آن به کار وتلاش سازنده دست یازند و درهیچ زمانی از سعی و تلاش و کوشش بازنایستند.در غیراین صورت از رحمت الهی به دور و مورد لعن و نفرین قرار می گیرند.درحدیث نبوی است:«ملعون من القحی کله عن الناس»؛ هر کس بارزندگی خود را بر دوش دیگران گذارد از رحمت الهی به دور است.
امام باقر(ع)، کلامی از موسی بن عمران (ع)این گونه نقل می کند که موسی بن عمران (ع)ازخدای سبحان سؤال کرد:پروردگارا از کدام یک از بندگانت بیشتر نفرت دارید؟ خداوند فرمود:آن کس که شب هنگام چون مردار است، و روز بیکار.
تضییع حقوق دیگران در آموزه های دینی کسی که درپی کسب و کار و تلاش و کوشش نیست، و به بیکاری و بی عاری و سستی و تنبلی عمر خود را سپری می کند، تضییع کننده ی حقوق خود و دیگران است.ازاین رو، پیامبرعظیم الشأن اسلام (ص)با نهی از داشتن چنین خصلتی می فرماید:«یا علی ...ایاک و خصلتین:الضجر و الکسل ،فانک ان ضجرت لم تصبرعلی حق، و ان کسلت لم تود حقا».امام صادق (ع)نیزدراین باره می فرماید:«ایاک والضجر و الکسل، انهما مفتاح کل سوء انه من کسل لم یود حقا، و من ضجر لم یصبر علی حق».علی (ع)«من اطاع التوانی، ضیع الحقوق»؛آن کس که به کاهلی و سهل انگاری گردن نهد حقوق دیگران را ضایع می سازد.

فساد و تباهی

اراده ی الهی برکار و تلاش سازنده و فعالیت انسان ها در زندگی دنیوی آنان تعلق گرفته است.چه این که حتی آفرینش مرگ و حیات نیز برای سنجش سعی و تلاش هاست؛ «الذی خلق الموت و الحیاه لیبلوکم ایکم احسن عملاً».براین اساس، صلاح و سداد زندگی به کار و تلاش وکوشش بی وقفه بستگی دارد؛ همچنان که فساد و تباهی درزندگی فردی و اجتماعی در پی سستی و بیکاری به وقوع خواهد پیوست.به تعبیرامام صادق (ع)«الکسل یضر بالدین و الدنیا»؛ کاهلی و تنبلی به دین و دنیای انسان آسیب می رساند.آن حضرت (ع) بیکاری را عالم فساد و تباهی می داند؛«ان یکن اشغل مجهده فاتصال الفراغ مفسده».

فقرو نابسامانی

به طور کلی توسعه و رشد در گرو کار و تلاش و سعی و کوشش است. جامعه ای که از تلاش و کوشش و سخت کوشی روی گردان است، چاره ای جز پذیرش فقرو بدبختی نخواهد داشت.علی (ع):من لم یصبر علی کدیده، صبرعلی الافلاس»؛ فرد و جامعه ای که نتواند ازکار و تلاش خود حیات اقتصادی و اجتماعی خود را سامان دهد سرانجام پذیرای تهیدستی و فقر و نابسامانی خواهد شد.

هلاکت و نابودی

کار و تلاش گوهرذاتی انسان و مایه ی عزت و کرامت انسان و سبب دوام زندگی و حیات اوست.بنابراین، سعادت مندی و رسیدن به کمال مطلوب، در پی کار و تلاش و کوشش میسر است.هرقدر جامعه ای در وادی کار و تلاش کوشاتر و برمشکلات صابرتر باشد، میزان دستیابی او به ماندگاری و ثبات بیشتر خواهد بود؛ همچنان که به هرمقدار که از سعی و تلاش خود بکاهد و به سستی و تنبلی روی آورد از میزان دوام و پایداری او کاسته خواهد شد.به تعبیرعلی (ع):«فی التوانی و العجزانتجت الهلکه»؛ درتنبلی و احساس ناتوانی، نابودی و تباهی پدید می آید.

تعامل بین فرهنگ و کارآفرینی

تعامل و ارتباط میان فرهنگ و کارآفرینی، از دو جهت قابل بحث و بررسی است.ازیک جهت،نتایج کارآفرینی است که بر جامعه تأثیر می گذارد و از جهت دیگر، خود فرایند کارآفرینی و فرهنگ حاکم برآن است که هم متأثر از مبانی فرهنگ جامعه است و هم می تواند در آن تحولات اساسی ایجاد کند.
کارآفرینی با ایجاد فرصت های شغلی و تولید ثروت و بهبود شرایط اقتصادی، پیش زمینه ای اساسی برای ارتقای سطح فرهنگی جامعه است، زیرا با برآورده شدن نیازهای اولیه معیشتی، زمینه برای بروز نیازهای عالی تر انسانی فراهم می شود که اگر درمسیری صحیح هدایت شود، به شکوفایی و تعالی انسان ها می انجامد.نوآوری که از ویژگی های اساسی کارآفرینی است، منجر به تولید محصولات جدیدتر و ارائه ی خدمات بیشتر و متنوع ترشده و به این ترتیب قدرت انتخاب افراد افزایش یافته و زندگی راحت تر می شود.با بالا رفتن سطح رفاه و آسایش و افزایش اوقات فراغت، فرصت های بیشتری برای فعالیت های فرهنگی ایجاد می گردد.

معیارها و اصول کارآفرینی در آموزه های نبوی

کارآفرینی به عنوان یک فرآیند و نظام، متکفل در هم آمیختن و ترکیب اجزای مختلفی ازامکانات جامعه در جهت ایجاد ارزش ها و ظرفیت های جدید قابل استفاده ی آن جامعه می باشد.همان گونه که در جهت گیری های کلی و کلان، کارآفرینی نیاز به مراقبت و هدایت دارد، در خصوص ویژگی های درونی نیز برای بهره دهی بهتروبیشتر نیزکارآفرینی باید از اصول و معیارهایی پیروی کند.
طبیعی است که این معیارها،همسو و هماهنگ با جهت گیری های کلان نظام توحیدی می باشد.برخی از این ویژگی ها،درآموزه های نبوی، در ادامه مورد بررسی قرار می گیرد.

کارآفرینی وسیله ی تقرب الهی

اسلام، به طور کلی،برای تمامی تلاش های انسان، یک جهت کلی تعیین نموده است و آن این که انجام آنها، اگر چه مربوط به زندگی مادی و دنیوی انسان ها باشد، لازم است درمسیرالهی باشد تا از پاداش اخروی نیزبرخوردار گردد.
بنابراین،دریک نظام اجتماعی،که براساس آموزه های نبوی بنانهاده شده است، اهداف نهایی فعالیت ها باید الهی باشد.اگرفعالیتی براین اساس صورت گیرد، دیگررفاه و آسایش فردی به تنهای مورد نظر قرار نمی گیرد، بلکه آسایش و رفاه شخص وقتی مطلوب است که آسایش و رفاه دیگران را نیز در پی داشته باشد.

کارآفرینی به عنوان عمل صالح

در آموزه های نبوی عمل صالح یکی از محوری ترین شعارهای آن به شمار می آید، به گونه ای که ظهور و جلوه ی ایمان و اعتقاد صحیح در عمل صالح تجلی می یابد.
بنابراین، کارآفرینان باید بدانند که کار تولیدی آنها می تواند طوری طراحی و اجرا شود که ازمصادیق عمل صالح به حساب آید.ازویژگی های چنین فعالیت هایی صداقت و به دوربودن از غل و غش و درراستای حل مشکلات فردی و اجتماعی است.

کارآفرینی درجهت منافع جامعه

امتیازی که نظام اقتصادی اسلام نسبت به دیگر نظام های اقتصادی دارد این است که تمامی امور را درسود مادی خلاصه نمی کند و به اخلاق و مسایل انسانی توجه ویژه ای دارد.ازاین رو،کارآفرینانی که به تولیدات مورد نیاز و ضروی جامعه مشغول اند بسیارارزشمندتر از آن هایی هستند که به تولید کالاهای لوکس می پردازند و نیازی از نیازهای حقیقی جامعه را تأمین نمی کنند.براین اساس است که در آموزه های نبوی:«احب الاعمال الی الله سرور تدخله علی المؤمن تطرد عنه جوعته و تکشف عنه کربته»؛ دوست داشتنی ترین اعمال نزد خدا شادی رسانیدن به مؤمن،برطرف کردن گرسنگی او و دور ساختن غم و اندوه است.درحدیث دیگری، آن حضرت (ع)، محبوب ترین فرد نزد خدا را کسی می داند که برای مردم مفیدترین باشد.

استفاده ی بهینه از امکانات جامعه

در آموزه های نبوی براین نکته تأکید فراوانی شده است که باید از نعمت های الهی به گونه ای صحیح بهره برداری شود.مذمت شدید اسلام از اسراف و تبذیر گویای این حقیقت می باشد که وجود این دو پدیده نشان از عدم استفاده بهینه از منابع دارد.بنابراین، کارآفرینان، باید به صورت بهینه از امکانات و نعمت های الهی،که جامعه دراختیار آنها گذاشته است، استفاده کنند.

پاک و طیب بودن سرمایه

در نظام تولید و کارآفرینی مطلوب دراسلام، پاکی و طهارت هم در سرمایه و هم درسایرعوامل تولید و هم درمحصول و خدمات تولید شده باید به نحو احسن وجود داشته باشد.مالی که وارد چرخه ی تولید می شود باید از بهترین و پاکترین اموال باشد،زیرا کار و تلاش انسان مسلمان تلاش و کوششی است در راه خدا.بدین جهت است که در آموزه های نبوی گردآوری مال حلال و چرخش زندگی برمبنای درآمد حلال از وظایف انسان مسلمان دانسته شده است به تعبیرپیامبر عظیم الشأن اسلام (ص):
«طلب الحلال فریضه علی کل مسلم و مسلمه» و «العباده سبعون جزا و افضلها جزا طلب الحلال»؛ «الشاخص فی طلب الرزق الحلال کالمجاهد فی سبیل الله»؛ «اطیب کسب اسلم سهمه فی سبیل الله»؛ پاکیزه ترین دستاورد مسلمان کاراست که در راه خدا انجام دهد.
بنابراین، اگرمال و سرمایه ازطریق غیرصحیح به دست آید و با خیانت و اجحاف هم همراه باشد،ازحلیت بهره ای نخواهد داشت.
توجه به حلیت و مشروعیت سرمایه و کسب درآمد سبب می شود که تولید کننده در هیچ مرحله ای از مراحل تولید خیانت نکند که این خود اعتماد را در جامعه تقویت می کند.
همه ی کسانی که کالای تولیدشده را مورد بهره برداری قرار می دهند در واقع تولید کننده را امین خود می دانند و به او و کالای تولید شده ی او اعتماد می کنند.این مسأله در جهان امروز،که تولید و مراحل مختلف آن تخصصی شده است و لذا افراد عادی نمی توانند به چگونگی و کیفیت کالاها به آسانی دسترسی پیدا کنند،ازاهمیت بیشتری برخوردار است.

توجه به کیفیت به جای کمیت

کارآفرینی به عنوان یک خدمت به جامعه،به هرمقدار و میزان، پسندیده و مورد تقدیر است.بنابراین،هرکس به هرمقدار که می تواند از این طریق به جامعه کمک کند،حتی اگر به مقدار ناچیزباشد، نباید فروگذار نماید، زیرا محرومیت از همین مقدار کم،خود موجب ضرر و محرومت جامعه می گردد.
رعایت این نکته درسطح جامعه سبب ظهور و بروز استعدادها و سرمایه هاست.اگراین امر مبنای عملکرد نظام اقتصادی یک جامعه باشد، بی تردید، بهره بردای ازبرکات مادی و معنوی آن و بهره مند شدن آحاد جامعه، نتیجه ی مورد انتظار آن خواهد بود.

نظم و استحکام

ازدیگر ویژگی های نظام مطلوب کارآفرینی در آموزه های نبوی، نظم و استحکام و اکمال و اتمام کارهاست.رهاکردن کارهای نیمه تمام و معطل گذاردن امکانات و سرمایه ها، درنظام کارآفرینی برپایه ی آموزه های نبوی مطلوب نیست،باید کارها مطابق اولویت و با برنامه شروع شود و به همان شکل خاتمه یابد؛ «جمال المعروف اتمامه».زیبایی کارخوب به اتمام و پایان رسانیدن آن است.درآموزه های نبوی خدا دوست دار کسی است که کار و تلاش را خوب به پایان برساند.
«ان الله تعالی یحب اذا عمل احدکم عملاً یتقنه»؛ خداوند دوست دارد اگر کسی کاری را انجام می دهد آن را درست انجام دهد.
«ان الله یحب من العامل اذا عمل ان یحسن».
نداشتن نظم درزندگی نتیجه اش از دست دادن زمان و از دست دادن زمان نتیجه اش اتلاف منابع است.اتلاف،بالاترین حد اسراف است.وقتی اسراف حرام باشد، اتلاف که نوعی اسراف و بالاترین حد اسراف است نیزحرام است.از این رو،برای استفاده ی بهینه از زمان و از دست ندادن فرصت ها و جلوگیری ازاتلاف منابع،رعایت نظم و ترتیب و برنامه برای کارآفرین ضروری است.

بلند همتی و اراده ی قوی

درتعالیم نبوی،بربلندهمتی، جدیت در کار و پرهیز از سستی و تنبلی تأکید فراوانی شده و رمزموفقیت درکارها به شمار می آید.
امروزه دربحث مدیریت،ازویژگی های یک مدیرموفق برخورداری وی از قدرت تصمیم گیری و ریسک پذیربودن او است.درواقع بلندهمتی هم این دو خصیصه را در بطن خود دارد،به طوری که اگرفرد دارای همت بلند باشد می تواند وارد کارهای بزرگ شده و با کارآفرینی و راه اندازی فعالیت تولیدی علاوه براین که درزندگی خود گشایشی ایجاد می کند، به حال جامعه نیز سودمند باشد؛ «قدرالرجل علی قدر همته».
درزمینه ی اشتغال و کارآفرینی نیزباید توجه داشت که هرچه همت و عزم و اراده ی انسان برای انجام کارها مهم تر و نوآوری و ابتکار و استحکام بیشتر باشد، نشان گرارزش متعالی تر اوست.

برنامه ریزی

عاقبت اندیشی و برنامه ریزی مناسب، رکن اساسی پیشرفت و کمال یابی است.دراتخاذ خط مشی های کارآفرینی لازم است از بلندپروازی اجتناب شود، زیرا اتخاذ استراتژی بلندپروازانه، وقتی که با توانایی های فرد و امکانات موجود در جامعه توازن و هماهنگی نداشته باشد، نتیجه ای جز شکست و به هدر دادن منابع جامعه دربرنخواهد داشت.از این رو، دراتخاذ شیوه در برنامه های رشد و توسعه ی اقتصادی لازم است با توجه به امکانات موجود، شیوه و استراتژی رشد طوری طراحی شود که در دراز مدت اقتصاد به رشد و توسعه برسد و اتخاذ روش سنجیده و حساب شده، با توجه به امکانات، به مراتب نتیجه ای بهتر از انتخاب روش های شتابان و عجولانه دارد.

تأثیر آموزه های نبوی درایجاد تحول اقتصادی در مدینه

تعالیم نبوی درمورد اهتمام به کار و تلاش توانست تأثیر شایسته ای در رفتارهای اقتصادی مردم و اوضاع اقتصادی مدینه داشته باشد.آشنایی با اصول اعتقادی و ارزش های دینی سبب گردید تا انگیزه های نوینی برای فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در مردم مدینه به وجود آید.
آن حضرت (ص)نه تنها در زمینه های گوناگون، از جمله اصول اقتصادی و سیاست های مالی تعالیم جدیدی را آورد، بلکه با زیر و رو کردن نظام ارزش ها توانست مسائلی از قبیل غارت و چپاول گری، رباخواری و قماربازی را تا پایین ترین حد تنزل دهد، و در عوض کار و تلاش و کسب و کارحلال، و فعالیت های صحیح اقتصادی را در قالب عمل صالح به حد اعلی ترقی و تعالی دهد.برپایه ی این انقلاب فکری و بینشی بود که آن حضرت (ص)، پس از استقرار در مدینه اقدام به برنامه ریزی در جهت اشتغال هرچه بیشترمسلمانان نمود که به برخی از این تلاش ها در ادامه اشاره می کنیم.

بستن عقد قراردادهای مزارعه و مساقات

پیامبر اکرم (ص)با بستن این نوع قراردادها بین مهاجرین و انصار،علاوه بر آن که مهاجران بدون زمین و بیکاررا به کارکشاورزی وا داشت و سبب افزایش نیروی مهاجرین نیزگردید، تولید و بهره وری زمین های زیرکشت انصار را هم بالا برد.

لغو انحصاری بودن تجارت

آن حضرت (ص)با ایجاد عقد مضارعه در بین افراد توانست به تهیه سرمایه و امکانات حمل و نقل برای تجارت زمینه ی مناسبی را برای آن ها فراهم سازد و تجارت را از انحصار گروه و افراد خاص آزاد سازد.

واگذاری زمین برای کشاورزی و کارهای خدماتی

واگذاری این زمین ها،که برای فعالیت های اقتصادی و اجتماعی انجام می شد، توانست به کار و تلاش درجهت ساختن واحدهای مسکونی، حمام، بازار، احیای اراضی موات و...رونقی خاص بخشد و درنتیجه بازار اشتغال را در تعادل نگه دارد.

استفاده ازانفاقات واجب مالی

آن حضرت (ص)، با استفاده و به کارگیری از دریافت های واجبات مالی، مانند خمس و زکات و دیگرانفاقات توانست برای بیکاران، فرصتی را به وجود آورد و به آنان امکان دهد تا از این طریق وسیله ی کار فراهم سازند و مشغول به کار شوند.

بهره گیری از غنایم جنگی

پیامبر اکرم (ص)با بخشیدن غنایم جنگی به مجاهدان، آنان را به طور غیرمستقم در تهیه ی وسایل کارو اشتغال کمک می نمود.

به کارگیری انفال

حق مالکیت منابع طبیعی ازقبیل معادن، کوه ها، آب، جنگل ها، زمین های بی صاحب، اراضی موات و بایرکه در قالب انفال قرار داده شدند،ازآن خدا و پیامبرعظیم الشأن (ص)و زمامداران حکومت اسلامی است.ازاین رو، زمامدارحکومت اسلامی، با در نظر گرفتن شرایط و مصالح عامه، می تواند این منابع را، به صورت اجاره و مزارعه، دراختیار افراد قرار دهد و درآمد آن را صرف نیازهای اجتماعی کند.
قبل از اسلام برنامه بر این بود که قدرت های محلی قسمت هایی از اراضی، مراتع و نیزارها و دیگر منابع طبیعی را، بدون هیچ گونه کار و تلاشی اختصاص به خود می دادند،و منابع بهره گیری دیگران می شدند و از طریق باج گیری،به دیگران حق بهر برداری می دادند.پیامبر اکرم (ص)با نهی این عمل، راه را برای بهره گیری تمامی افراد باز نمود و حق مالیکت ثروت های غیرمنقول براساس کار و کوشش قرار گرفت.

برقراری ثبات درنظام اقتصادی

با توجه به آنچه گذشت می توان چنین نتیجه گرفت که تثبیت نهادهای اخلاقی عملی در سیره نبوی به عنوان یک حرکت کارساز درپدید آمدن و حفظ و نگهداری روابط انسانی درتقویت و ایجاد کارآفرینی نقش اساسی دارد. همچنان که تشویق آحاد مردم به همکاری با یکدیگر،تبلیغ اخوت و نوع دوستی، ایثار و درستکاری،حفظ قراردادها، و ممنوعیت کاربرد هرنوع حیله در مبادلات و معاملات، و مبارزه با نهادینه شدن مفاسد اقتصادی و تلاش برای نهادینه شدن زمینه های بالندگی اقتصادی شاخص های کارآمدی و کارآفرینی نظام اقتصادی نبوی را می رساند.
تحریم ربا،تحریم کنز، تحریم رشوه،تحریف اسراف و تبذیر،تشویق به کاهش مصرف، تشویق به کارگروهی، تشویق به کار شرافت مندانه،و عبادت تلقی کردن کوشش برای امرارمعاش، تثبیت و نهادینه ساختن توجه به حقوق کارگر، مانند پرداخت حقوق کارگر پیش از اتمام کار،ارتباط دادن رضایت اخروی خداوند به کوشش مولد دراموردنیوی، درساختار و مرکزیت نظام اقتصادی می تواند ثبات و پایداری را به ارمغان آورد، به تعبیررسول مکرم اسلام (ص):«من طلب الرزق فی الدنیا استعافافا من الناس و توسیعا علی اهله لقی الله یوم القیامه و وجه مثل القمر».

اشتغال و کارآفرینی در شرایط اقتصادی موجود کشور

بی تردید اگرآنچه به عنوان معیارو اصول کارآفرینی در آموزه های نبوی از آن نام برده شد،درجامعه ی ما مورد استفاده قرار گیرد،به عنوان فرهنگکارآفرینی درجامعه نهادینه شود و در نتیجه افراد خود را پای بند به این اصول بدانند، آیا جایی برای این نگرانی در کشور در رابطه با ایجاد اشتغال، از طریق طرح های زودبازده و اشتغال زا که وزارت کار و اموراجتماعی با دادن تسهیلات اعطایی به کارآفرینان، آن را در دستورکار خود قرار داده است، باقی می ماند؟
آنچه که از نامه ی رئیس کل بانک مرکزی به ریاست جمهوری برمی آید، گویای نگرانی جدی است، به حدی که به تصریح رئیس کل بانک مرکزی حدود 46 درصد از طرح های زودبازده وجود خارجی ندارند.
نامبرده در نامه ی خود این گونه اظهارمی دارد که:
نسبت اشتغال ایجاد شده به اشتغال پیش بینی شده در طرح ها، حداکثر 2/8 درصد است.15 درصد طرح ها، بیش از 80 درصد پیشرفت داشته اند و 46 درصد طرح ها وجود خارجی ندارند.مبلغ سرانه ی وام پرداختی برای ایجاد اشتغال یک شغل 133 میلیون ریال در فرم متقاضی ثبت شده است، اما در عمل هزینه ی ایجاد هرشغل 4/6 میلیارد ریال بوده است.
این در حالی است که افزود بر نگرانی یاد شده، اگر اعتبارات تخصیصی به طرح های زودبازده به سبب آنچه که در نامه ی رئیس کل بانک مرکزی آمده است، نتواند برمبنای قراردادها به موقع بازپرداخت شود، این عدم بازگشت اعتبارات که درواقع به معنای عدم بازگشت پول مردم به خزانه بانک هاست، نوعی زیرپانهادن اصول امانتداری و یا عدم پای بندی وکیل به خواسته های موکل است.کم ترین نتیجه ی این گونه مسائل،سلب اعتماد عمومی است، که سبب می شود سپرده گذاران به پس انداز که شالوده ی هرسرمایه گذاری است، کمتر تمایل از خود نشان بدهند، نتیجه ی این عدم تمایل رفتن پول به جای پس انداز،درچرخه ی خرید و فروش بازار دلالی است، که نتیجه ی آن افزایش بی جهت بهای کالاها و افزایش تورم است.

نتیجه گیری

کارو کارآفرینی مهم ترین مسأله ی اجتماعی و فرآیندی انسانی و اجتماعی است که با دگرگونی اقتصادی ـ اجتماعی پیوند محکمی دارد براین اساس، اهمیت و ضرورت افراد کارآفرین درجامعه مشخص می شود.بررسی ها نشان از آن دارد که به دلیل نبود فرهنگ کارآفرینی و بی توجهی به اصول و معیارهای کارآفرینی درآموزه های دینی، دولت برخلاف انتظار خود نمی تواند توفیق چندانی در دستیابی به اهداف خود در دادن تسهیلات به کارآفرینان در قالب طرح های زودبازده به دست آورد.از این رو، آموزش و تربیت کارآفرین یک ضرورت زیربنایی برای توسعه کشور و کاهش نرخ بیکاری است.دراین راستا ضرورت دارد مراکزی ویژه ای را در جهت حمایت از کارآفرینان بالقوه تأسیس کرده که ضمن آموزش های ویژه برای توسعه، مباحثی همچون توانایی ها و انگیزش افراد را نیز در برگیرد.
هر چه اصول و معیارهای کارآفرینی در یک جامع نهادینه تر باشد، توانایی آن جامعه برای تربیت و جذب کارآفرینان،سرمایه ها، مغزها و نورآوری ها بیشتر، و درنتیجه شتاب رشد اقتصادی و اشتغال و امنیت اجتماعی برای شهروندان افزون ترخواهد شد.